مهیار در 7 و 8 ماهگی
مهیار جان اولین بار در 7ماهگی بدون کمک نشستیسر سری میکنی.هم زمان با هم مچ دستات و پاهات و میچرخونی فک کنم یه جور رقصه 21مرداد 93 هم دو تا دندون خوشگل نیش زد بیرون.هفت ماه و 15 روزت بود.
البته تو این ماه یه کم هم مریض شدی که مامان و کلی ترسوندی ولی خوب به خیر گذشت.واسه همین آش دندونی تو یه کم دیرتر درست کردم .دفعه اول توی خونه اقوام نزدیک دور هم جمع شدیم ولی آش کم اومد به همسایه ها نرسید مجبور شدم دوباره درست کنم
تو 8 ماهگی خیلی کارا یاد گرفتی عزیزم. وقتی 8 ماه و21 روزت بود یعنی 28 شهریور مامان بابا گفتی البته چند بار پشت سر هم میگی.بابابابابا....ماماماماما.29 شهریور روی مبل نشسته بودی که دیدم دسته مبل و گرفتی و داری سعی میکنی بایستی خیلی خوشحال شدم.30 شهریور برای اولین بار خزیدن و یاد گرفتی .1 مهر دست زدن و بای بای کردنو یاد گرفتی.مامان و بابا بهت افتخار میکنن عزیزم
عکس های 7 ماهگی
عکس بالا توی دربند انداختم.
عکس بالا با بابا بزرگ هستی که خیلی دوست داره
عکسهای 8 ماهگی
ایناررو تا ساعت 3 نیمه شب با بابا بیدار موندیم درست کردیم
عزیزم این همه برا کیکت نقشه کشیدیم ولی آخرشم یه چیز دیگه تحویل گرفتیم اصلا این طرح نبوده قرار بود یه شکل دندون بزرگ باشه که توی دستش خمیر دندون و مسواک دارهعیب نداره